به جستجو ستاره
شهر در انحنای بی خوابی است
سر نوشت رقم می خورد
تصاویر تنهایی می شکند
باید همسفر شد با کبوتران سپید
وفضای ظلمت را شکافت
چرا اوج نگیرم
وبه مقصدی نورانی نرسم؟
سایه های در باغ آمده اند
و دستهای نگران را مبدل به بال می کنند
خبری به گوش زمین رسیده !
گلهای باغ در گریبان گریه یی گرم می شود
جیرجیرکها عجولانه می خوانند
گامهای باد از جاده های شب عبور می کند
همهمه در شاخه ها می پیچد
جنگلها به سرعت برخی سبز می سازند
که تاصبح بلندای آن به آفتاب برسد
دستهایم تبدیل به بال می شوند
به جستجوی ستاره ای باید رفت